اعتبارسنجی مطالبه

لطفا برای تأیید مالکیت و تأیید مطالبه خود اطلاعاتی را در اختیار ما قرار دهید.
کاراکترهای باقیمانده: 50
سپاسگذاریم، پیغام ارسال شد.
متاسفانه پیغام ارسال نشد.

جستجو

شروع به تایپ کردن آنچه می خواهید، کنید.

دسته‌ها

مناطق

حال و هوا در معماری ایران

خواندنی‌ها گزیده مجلات

امروز می خواهم بخشی از مقاله جالبی با عنوان “حال و هوا در معماری ایران” نوشته باوند بهپور را با شما به اشتراک بگذارم و دعوتتان کنم که نسخه کامل آن را در مجله معمار شماره 108 بخوانید. در این مقاله ابتدا به برخی توصیفاتی که از معماری و سایر هنرها در منابع تاریخی آمده پرداخته شده و در ادامه به بررسی عمیق تر یکی از این صفات یعنی حال و هوا می رسد.

(( در بازدید از بناهاى قدیمى ایران، حال­ و هواى بنا توجه هر بیننده آشنا و بیگانه را به خود جلب می­ کند. کافى است ساده­ ترین مساجد ایران را با معظم ­ترین کاتدرال­ هاى اروپایى مقایسه کنیم یا هنر سده ­هاى میانه اروپا را (که معمولا نزدیکترین «معادل» براى سازوکار هنر اسلامى در هنر غرب می ­دانند) با آثار فرهنگى همان دوره در ایران. بیننده از خود می­ پرسد چرا بناهاى ایرانى تقریبا بدون استثنا از حال­ و هوایى چنین شاخص برخوردارند؟ به نظرم پاسخ منطقى و ساده ­اى می­توان داد: چون اساسا هدف معمارى ایران، ایجاد حال­ و هوا بود. نشانه­ هایش هم در بررسى­ هاى میدانى و هم تاریخى آشکار است: نسبت آن دسته از بناهاى ایرانى که حال­ و هوایى شاخص دارند به آنها که ندارند چنان بالاست که تصور نوعى هدفمندى در مورد آن بسیار منطقى است. از سوى دیگر، بررسى تاریخى به خوبى نشان مى­دهد ایجاد این حال ­و هوا در ایران از وظایف اصلى معمار و از توقعات پایه ­اى کارفرما به شمار مى­ آمده و به همین دلیل هم در ادبیات معمارى انعکاس پیدا کرده است. و البته تلقى عجیبى هم نخواهد بود زمانى که به یاد بیاوریم که «حال ­و هوا» از مفاهیم بنیادین فرهنگ ایرانى بوده و معمارى ایرانى، همچون دیگر هنرها، ظرفى براى این فرهنگ فراهم مى ­کرده و دلیلى نداشته منطقى دیگر در پیش بگیرد.

اما از این فراتر مى­ روم: ادعایمان فقط این نیست که حال­ و هوا در معمارى ایران نسبت به دیگر سبک ­هاى معمارى (که در جهان معدودند) پررنگ تر بوده؛ بلکه حرف این است که فقط معمارى ایران است که «حال ­و هوا» دارد. بناهاى پاریس، لندن، وین یا مونیخ ممکن است «اتمسفر» یا Stimmung داشته باشند اما «حال ­و هوا» ندارند هیچوقت. منظورم از این حرف، ترجمه­ ناپذیر بودن این کلمه است؛ و اینکه این مفهوم، دستاورد دو یا چند معمار در چند اثر به خصوص نیست؛ بلکه ناشى از نوعى شعور است که طى سده ­ها در متن زبان پدید آمده و در قالب تفاهمى میان کارفرما و معمار و کاربران خود را نشان مى­ داده؛ تفاهمى که چنان بدیهى و نامحسوس بوده که گاه لازم نبوده حتى به زبان بیاید.))

شما تا حالا به حال ­و هوای مکان­ هایی که در آنها حضور داشتید توجه کرده اید؟ آیا اشتراکاتی بین آنها حس کرده اید؟ به دلایل ایجاد این حس و حال فکر کرده اید؟ برای ما از تجربه های خودتون بنویسید.